دهها کنشگر زن خواستار تشکیل یک ستاد بحران فوری درباره مسموم کردن عمدی دانشآموزان شدند
اقدامات قبلی جمهوری اسلامی بیانگر آن است که حکومت برای پیشبرد جنایتهای خود با عاملیت دادن به نیروهای «آتش به اختیار» شرایطی فراهم میکند تا در ایمنی قضایی دست به خشونت، هراس افکنی و سرکوب بزنند بیآنکه نگران عواقب قضایی اقدامات خود باشند.
دهها کنشگر زن خواستار تشکیل یک ستاد بحران فوری درباره مسموم کردن عمدی دانشآموزان شدند
خیزش سراسری مردم ایران در انقلاب ژینا با شعار «زن، زندگی، آزادی» که با مطالبات کلان مردم ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی و رفع انواع تبعیضهای جنسیتی و با حضور گسترده زنان و دختران جوان در خیابانها، دانشگاهها و مدارس همراه بود، فصل تازهای در حضور زنان در اعتراضات مدنی بود که به کشتار معترضان، بازداشت و شکنجههای جنسی آنها انجامید. همزمان با این اعتراضات، در نهم آذرماه ۱۴۰۱ برای نخستین بار خبر حمله شیمیایی مشکوک دانش آموزان با گزارشی درباره هنرستان دخترانه نور قم منتشر شد. از آن زمان و در طول سه ماه اخیر گزارشهای مشابهی صدها حمله در دهها مدرسه در شهرهای سراسر ایران منتشر شده و اکنون با بستری شدن بیش از دو هزار دانشآموز (تا زمان تنظیم این متن) دیگر تردیدی وجود ندارد که مسمومیتهای شیمیایی تصادفی نیست و یک برنامه هدایتشده ترور و وحشت آفرینی در جریان است؛ برنامهای که تابهحال به جز چند مورد، تنها در مدارس دخترانه اتفاق افتاده است.
در طول این سه ماه واکنش جمهوری اسلامی ابتدا انکار و سپس اظهار نظرهای ضد و نقیض درباره علت این مسمومسازیها و به شکل فراگیر، بیتفاوتی و کندی در پیگیری این جنایت سازمان یافته بوده است. این مسمومسازیها یادآور سایر نمونههای هراسافکنی هدایتشده در تاریخ جمهوری اسلامی مانند قتلهای زنجیرهای، قتلهای محفلی کرمان و اسیدپاشیهای اصفهان است که با توجیه دخالت عوامل خودسر در نهایت نه تنها به پیگرد و مجازات عاملان آنها منجر نشد که سندی شد بر حمایت مستقیم و غیرمستقیم جمهوری اسلامی از این اقدامات.
اقدامات قبلی جمهوری اسلامی بیانگر آن است که حکومت برای پیشبرد جنایتهای خود با عاملیت دادن به نیروهای «آتش به اختیار» شرایطی فراهم میکند تا در ایمنی قضایی دست به خشونت، هراس افکنی و سرکوب بزنند بیآنکه نگران عواقب قضایی اقدامات خود باشند. حکومت اسلامی با به کارگیری نیروهای خودسر و یونیفرمپوش خود، مسئولیت تمامی این عملیات را داراست و بارها را از طریق توجیه ایدئولوژیک این نوع جنایتها در تریبونهای رسمی خود و با ایجاد حاشیه امن برای مرتکبان، سیاستهای سرکوبگرانه خود را برونسپاری کرده است.
هدف قرار دادن دانشآموزان دختر به شکل عمده در این مسمومسازیها این ظن را تقویت میکند که هدف عاملان این جنایت سازمان یافته، حاکم کردن دیدگاه متحجرانه و طالبانی نسبت به زنان، اعمال شکلهای جدید خشونت علیه زنان، ناامن سازی فضای عمومی اجتماعی، ایجاد مانع بر سر راه تحصیل زنان و به تبع آن خانهنشین کردن آنها و همزمان انتقامجویی از زنان به دلیل نقش پررنگشان در جنبش زن زندگی آزادی و مبارزه با حجاب اجباری است. حمله به دانشآموزان در مدارس، بیشک در راستای زن ستیزی و هدف نهایی آن بیش از هرچیز حذف زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور از عرصههای مختلف اجتماعی است.
به علاوه این نوع هراسافکنیها میتواند زنگ خطری جدی برای نقض حق تحصیل دختران باشد. تحصیلات دختران یک حق اذعان شده در اسناد بینالمللی است و تضمین حق آموزش دختران باعث افزایش برابری جنسیتی و بهبود شاخصهای اجتماعی و اقتصادی در بخشهای دیگر میشود. هر حملهای که به این حق میشود، به دلیل وضعیت نمادین آموزش دختران به عنوان وسیلهای برای برابری جنسیتی است که در مقابل سیاست بسیاری از گروههای مذهبی فوق محافظه کار قرار دارد.
محدودیت آموزش دختران، آنها را در معرض خطر بیشتر نقض حقوق از جمله ازدواج اجباری، استثمار جنسی و قاچاق، بارداری زودرس و خشونت خانگی قرار میدهد و وضعیت ناگوار اجتماعی دختران را حتی در نسلهای بعدی تقویت میکند و تداوم میبخشد.
با علم به اینکه احتمال عمل کردن به این دستورالعمل از سوی حکومت ایران ضعیف است، ما خواهان تشکیل یک ستاد بحران فوری با حضور پزشکان و متخصصان مستقل ایرانی، جمعی از اولیاء دانشآموزان، وکلای مستقل و همینطور متخصصانی که از نزدیک پیگیر این فاجعه انسانی بودهاند هستیم. این ستاد باید با پشتیبانی و حمایت همه جانبه سازمان بهداشت جهانی، صلیب سرخ، پزشکان بدون مرز تشکیل شود و با توجه به ضرورت زمانی، گستردگی و سیستماتیک بودن فاجعه، برای جلوگیری از قربانیان بیشتر و روشن شدن حقیقت، با صدور مجوز از سوی حاکمیت برای حضور نمایندگان این سازمانها و سایر نهادهای بینالمللی مرتبط، همراه شود تا بتوان برای دسترسی به اطلاعات و انجام اقدامات فوری، با سرعت، دقت و شفافیت وارد عمل شد.
وزرای دو وزارتخانه آموزش و پرورش و بهداشت و درمان باید به خاطر کوتاهی در انجام وظیفهشان، از جمله مراقبت از جان و سلامتی هزاران دانش آموزان دختر، عدم شفافیت، ایجاد حس ناامنی در خانوادهها و سوءمدیریت در حل این فاجعه ملی از مقام خود کنارهگیری کرده یا غزل شوند.
حمله شیمیایی به مدارس دخترانه باید به عنوان یک اقدام علیه امنیت ملی شناخته شود و آمران و عاملان آن مورد پیگرد قضایی قرار بگیرند. متاسفانه در شرایطی که مدیران رده بالای نظامی کشور پیشتر، با توجیه حمله احتمالی نظامی یک کشور دیگر به هواپیمای اوکراینی پرواز PS ۷۵۲ عامدانه شلیک کردند و باعث کشته شدن ۱۷۶ مسافر آن پرواز شدند، اعتمادی به سیستم قضایی و امنیتی برای رسیدگی به این فاجعه نیز وجود ندارد. به این ترتیب ما امیدواریم مستند ساختن ابعاد مختلف این جنایت، بتواند راه را برای بررسی و پیگیری حقوقی در آینده باز کند.
ما امضاکنندگان این بیانیه اعلام میکنیم که به پیگیری این خشونت آشکار علیه زنان متعهدیم و از تمام ابزارهای موجود برای گزارشدهی، پیگیری و اقدام علیه این حملات شیمیایی استفاده خواهیم کرد.
اسامی امضا کنندگان اولیه:
آریا یکتا، کنشگر حقوق الجیبیتی+
آسیه امینی، شاعر، فعال حقوق زنان
آلما بدروسیان، مدافع حقوق بشر
آنت امیرخوانیان، مدافع حقوق بشر
آنت بلوچیان، مدافع حقوق بشر
آیدا قجر، روزنامهنگار
اتسا مداحیان امیری، فعال مدنی
اشرف اعتمادی، مدافع حقوق بشر
اعظم بهرامی، فعال حقوق زنان و محیط زیست
اعظم ذاتی، مدافع حقوق بشر
امیرا ذوالقدری، فعال حقوق ال. جی. بی. تی و زنان
امیک صفرلو، مدافع حقوق بشر
پروانه حسینی، آموزشگر و فعال حقوق زنان
پروین اردلان، فعال حقوق زنانجمیله داودی، فعال حقوق زنان
ترانه روستا، کنشگر حقوق زنان
توران همتی فعال سیاسی
خدیجه مقدم، فعال حقوق زنان
دلبر توکلی-روزنامهنگار
رضوان مقدم پژوهشگر و فعال جنبش زنان
زهره حکیمی، مدافع حقوق بشر
سارا امتعلی، آموزشگر
ساغر غیاثی، فعال حقوق زنان
سمانه سوادی، فعال برابری جنسیتی
شارلوته گرگوریان، مدافع حقوق بشر
شبنم کریمی، مدافع حقوق بشر
شهرزاد چنگلوایی – هنرمند و فعال حقوق زنان
شهرزاد مالکی، مدافع حقوق بشر
شهلا عبقری، کنشگر حقوق زنان
شهناز مرتب، عضو انجمن خانوادههای جانباختگان پرواز PS ۷۵۲ و فعال سیاسی
شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل
شاپرک شجری زاده، فعال حقوق زنان
شقایق نوروزی، فعال حقوق زنان
عسل مروارید، مدافع حقوق بشرصبری نجفی، فعال حقوق زنان
غزاله معتمد، فمنیست و فعال برابری جنسیتی
فاطمه رضائی، فعال حقوق بشر
فرح کمانگر، فعال حقوق زنان
فرنوش صدیقی، مدافع حقوق بشر
فهیمه خضر حیدری، روزنامهنگار
قمر فلاح، جامعه شناس و فعال اجتماعی
کتایون عطایی، مدافع حقوق بشر
گیتی سلامی، فعال حقوق زنان
لیلا اصلان، فعال حقوق زنان
لیلی پورزند، کارشناس مسائل زنان و برابری جنسیتی
لیلی گل افشانی، مدافع حقوق بشر
محیا استوار، فعال حقوق زنان و استاد دانشگاه
مریم دهکردی، روزنامهنگار و فعال حقوق زنان
مسیح علینژاد، روزنامهنگار و فعال حقوق زنان
منیژه عرفانی فر، فعال حقوق زنان
مهدیه گلرو، فمینیست
مهرنوش خرسند، نویسنده
مهناز پراکند، حقوقدان و فعال حقوق زنان
مهناز قزللو، مدافع حقوق بشر
مهین موسیپور، مدافع حقوق بشر
مولود حاجیزاده، روزنامه نگار و فعال حقوق زنان
مینا فخرآور، کنشگر حقوق زنان و اقلیتهای جنسیتی
نرگس واحدی، مدافع حقوق بشر
نسیم مقرب (صحرا)، فعال حقوق زنان
نعیمه دوستدار، روزنامهنگار و کنشگر حقوق زنان
نگین شیرآقایی، فعال سیاسی و بنیانگذار آزادی نتورکنازنین بنیادی، مدافع حقوق بشر
نازنین عرب، مدافع حقوق بشر
هادی یوسفیپور، مدافع حقوق بشر
محبوبه پوکرت، مدافع حقوق بشر
منیره کاظمی، کنشگر حقوق زنان
مهشید پگاهی، فعال حقوق زنان
مهناز پراکند وکیل دادگستری و مدافع حقوق بشر
میترا فاضلی، فعال حقوق زنان
نظرات بسته شده است.